دانلود رمان از کدامین صبح طلوع خواهی کرد؟  از توسکا ۹۸ لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان از کدامـین صبح طلوع خـواهی کرد؟ pdf از تـوسکـا ۹۸ لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان تـوسکـا ۹۸ مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه/اجتماعی

خلاصه رمان از کدامـین صبح طلوع خـواهی کرد؟

وای اگر پیچشِ من با خَمت … / درد شود تا که به دست آرمت

نوش ِ خـودم زهر ِ سراپا غمت … / بیشترش کن که کـَمم با کـَمت

خـوب ترین حادثه مـی دانمت … / خـوب ترین حادثه مـی دانی ام

غسل کن و نیت ِ اعجاز کن … / باز مرا با خـودم آغاز کن

یک وجب از پنجره پرواز کن … / گوش ِ مرا معرکه ی راز کن

حرف بزن ابر ِ مرا باز کن …

دیر زمانیست که بارانی ام / قحطیِ حرف است و سخن …

سال هاست ، قفل زمان را بشکن / سال هاست پُر شـدم از درد شـدن …

سال هاست ظرفیت ِ سینه ی من / سال هاست حرف بزن حرف بزن …

سال هاست تشنه ی یک صحبت طولانی ام …

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان سفیـد مثل قطب جنوب زیبای من

قسمت اول رمان از کدامـین صبح طلوع خـواهی کرد؟

از جایم برخاستم و بلند گفتم:

– نه..نه..نه..

بابا آهستـه پرسیـد:

– چرا نه دخترم؟

مامان داد زد:

– مسعود،دل به حرف این بچه نده.دست این باشـه مـیخـواد صبر کنه تا

موهاش مثل دندوناش سفیـد بشـه.

رو به مامان گفتم:

– مامان جان مـگـه من چن سالمه که اینطوري مـیگیـد.بعدشم اگـه بچه م چرا

مـیخـواي ازدواج کنم؟

بابانگـاه ملامت باري به مامان انداخت و بعد رو به من کرد و گفت:

– بشین باباجان باهم حرف بزنیم.

سرجام نشستم.مامان پشت چشمـی برایم نازك کرد.نگـاهم را از مامان به

سمت بابا چرخاندم.

– خب.دلیل نه گفتنت چیه بابا جون…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان