برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان کلبه تنهایی من pdf از ساجده فرجی لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان ساجده فرجی مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/همخـونه ای
خلاصه رمان کلبه تنهایی من
گـهگـاهی با خـودم فــکر مـیکنم .زندگی ما آدم ها انقدر پر خم و پیچہ ،نه مـی تـونی به خـوشی هات دل ببندی ، و نه به غصہ هات ….!
چرا کہ هروز سرنـوشــت تـو را با صحنہ ی دیگــر زندگی سوق مـی دهد ..و اما زندگی مــن ……..؟
زندگی مـرا به روز هایی مـی برد که فکر نمـی کردم در پس این روزها،کسی بیایـد در این خانه ی شوم
که مرا همچون برده در خـود حبس کرده است برهاند …و به خانه ای ببرد که طعم تلخی یا شیرینی روزگـار را در بچشانم …
روز هایه خـوب عاشقـی برای دختر روستایی کمـی خنده دار است .دختر روستا را چه به عاشقـی ؟؟….!
ولی من عاشق شـده بودم هر لحظه ریشـه ی عشق در قلب من تناور مـی شـد
لحظه هایه ناب عاشقـی در وجودم رخنه مـی کرد ….
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان زیر درخت بیـد
قسمت اول رمان کلبه تنهایی من
صدای پای بابا از مـیان علف های نم خـورده ی باغ به گوشم مـی رسیـد منتظر خبری
بودم که یک هفتـه ذهنم رو در گیر خـودش کرده بود کنارم ایستاد دستی بروی کـاپشن
مشکیش کشیـد و گردو خاک های که بروی لباسش پراکنده شـده بود در هوا معلق
شـدن با اینکه هوای پاییز مالیم بود و باد پاییزی کمـی بوی بهار رو داشت و اندکی
رنگ و بوی زمتسون ولی بابا با این حال کـاپشن مشکی رنگش رو که فکر کنم ۳
سالیست به تن دارد مـی پوشـد ، کمـی خم شـد با کف دستش به آرومـی بروی کفش
ورنی و براقش کشیـد ،نگـاهم رو به سمت چشم های بابا سوق دادم و با خـوشحالی
گفتم
_ وای بابا جونم …..
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید