برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان امپراطوری گرگ ها pdf از م.قربانپور با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان م.قربانپور مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه/فانتزی/رمانتیک
خلاصه رمان امپراطوری گرگ ها
«لوریانس» دختر خردسالی که در فاحشـهخانه متـولد شـده برای شروع فاحشگی
تحت فشار قرار مـیگیرد، او که دیگر از قرار گرفتن در این اوضاع و مواجهه با مردم بیرحم
شـهر به تنگ آمده در پی جنونی دیوانه وار از دنیای انسانها مـیگریزد و به جنگل وحشی پناه مـیبرد
تنهایی و ترس و دنیای رازآلود جنگل تغییر بزرگی در زندگی او ایجاد مـیکند،
به دنیای وحش خـو مـیگیرد و رفتـه رفتـه دل در گرو عشق گرگ سیاه تنومندی مـیـدهد و
رمان پیشنهادی:دانلود رمان حریر و آتش مسیحه زادخـو
قسمت اول رمان امپراطوری گرگ ها
کـالفه و بی حوصله گفتم: این پسر خاله ی اصال بیخیال این حسامه
سایه: ااا اوم چیزه خـوشبختم اقا حسام
حسامـیه نگـاه بی تفا وت بهش انداخت و گفت:همچنین پسره مغرور
سایه کـال زوم بود رو حسام
دستشو گرفتم نا محسوس به نیشگون ازش گرفتم و گفتم:بستـه خانوم ضایه راه افتادیم
سایه: مادمازل خبیث بگو ببینم از کی پیشتـه؟؟
گفتم:یه جوری مـیگـه پیشتـه انگـار بچمه
من:اهان بچمو مـیگی دیگـه واال هفتـه پیش نزاشت ادامه بدم
سایه:بسه بسه بمـیر با این مسخره بازی هات ولی خیلی خـوشگله ها
من:پسره الدنگ
سایه: حیف پسر به این ماهی برگشت و یه نگـاه بهش انداخت اصال از نگـاهش خـوشم
نیومد ایش حیف که دوستمه
من:االغ جان خـوردیش
سایه: چیکـارس؟
من:مستر سرگرده
سایه:او مای گـاد پلیس
من:ببند اون نیش هفت متری رو
رسیـدیم به بچه ها همه تا منو دیـدن خندیـدن
من:هااا؟ چیه؟؟ دلقک دیـدیـد؟؟؟
اراد که یکی از بچه های دانشگـاه بود گفت: سالم مادمازل خبیث چتـه عصبانی؟؟؟
من:به خـودم مربوطه
حسامامد جلو: معرفی نمـی کنی؟؟من:به من چه اخ خـورد تـو برجکش خخخخ حقتـه مستر غرور
اراد:بله باز روح خبیث
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید