برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان دختر کورد pdf از یهدا رضایی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان یهدا رضایی مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان دختر کورد
مردی از جنس غرور
رنج دیـده از زنی که نادیـده ش گرفتـه وخرد کرده غرورش را
ودختری از تباری قوی
تباری بی نظیر
دختری از خطه ی کردستان که امـیـد دوباره زیستن را در مرد زنده
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان وهم مطلق یهدا رضایی
قسمت اول رمان دختر کورد
مثل همـیشـه ذهنم پر از آشوبه
روي مبل نشستم و با عصبانیت واسترس شروع به تکـان دادن پاهام کردم
سرم رو مـیون دستام گرفتم ونفس عمـیقـی کشیـدم
فایـده یی نداشت
باصداي زنگ در ضربه اي به پیشونیم کوبیـدم واز روي مبل بلند شـدم
با قدمهاي بلندي به سمت آیفون رفتم
بادیـدن نادر پشت در به سرعت دکمه ي باز شـدن رو فشردم
کنار در ایستادم
تقه اي به در خـورد درو باز کردم نادر با دیـدنم سري به علامت تأسف تکون داد وگفت:باز که حالت
خرابه پسر معلوم هست چتـه؟
از مقابل در کنار رفتم وگفتم:تـو که از زیر وبم زندگی من خبر داري نادر تـودیگـه چرا مـی پرسی
پشت سرم وارد شـد ودرو بست ز راهرو رد شـد وروي کـاناپه لم داد وگفت:آره کـاملا خبردارم اما تـو دیوونه اي مهرشاد آخه اینم
مشکله؟ خب سحر نشـد یک دختر دیگـه بایـد اینجوري زانوي غم بغل بگیري؟چیزي که زیاده خانم تـو
مشخصات بده من واست پیـدا مـی کنم
پوزخندي زدم وگفتم:حرف مفت نزن نادر تـو از همه چیه زندگیه من خبر داري سحر تنها دلیل
زندگی پر از ناامـیـدي من بود
شونه اي بالا انداخت وبا بی تفاوتی گفت:خب که چی؟مـی تـونی یک امـیـد دیگـه واسه زندگی پیـدا کنی
تن خستمو روي مبل پرت کردم و باعصبانیت گفتم:حرف زدن باتـو فایـده یی نداره نادر
پوزخندي زد
به سرتا پام اشاره کردوگفت:تـوداري
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید