برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان نم شب pdf از Shabnami1104 لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان Shabnami1104 مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه/غمـگین
خلاصه رمان نم شب
همـیشـه در کنار تختـه سنگی روی شنهای خیس و صدفوار ساحل نشستـه بودم
نفس عمـیقـی کشیـدم که همزمان نسیم ملایمـی زلفهای پریشان سیاهم را همانند
قاصدک، در هوا به پرواز درآورد و با دستهایم پیراهن حریر
سفیـد رنگم را که همراه موهایم در هوا معلق بود گرفتم
به انگشتهای پاهایم که روی شن و ماسههای آرام دریا خـوابیـده بودند نگـاه کردم
چقدر رنگ قرمز براق لاکهایم همراه با شنهای زیر و روی پاهایم ترکیب زیبایی را پدیـد
آورده بود ناگـهان، با احساس خیسی بر روی صورت و لباسهایم، نگـاهم را از انگشتانم
گرفتم و به موجهایی دوختم که مانند دوستانی متحد دست در دست یکدیگر، به سمتم
رمان پیشنهادی:دانلود رمان نقاب دل مرضیه یگـانه
قسمت اول رمان نم شب
هجوم مـیآوردند و در جلوی پاهایم به زانو مـینشستند لبخندی بر لبانم آمد با صدای
پرندگـان و موجهای خروشان، که سمفونی بسیار زیبایی ایجاد کرده بودند به خـود آمدم
غروب شـده بود و چه غروب زیبا و دل نشینی
نگـاهم با پیراهن و موهایم گره خـورد، که اکنون مانند موجهای دریا کمـی آرام گرفتـه بودند و
از دست باد خارج شـده بودند لاک قرمز پاهایم هنوز هم در تاریکی شب برق مـیزدند
تکیهام را به سنگ پشت کمرم دادم، سرم را روی آن گذاشتم و به آسمان خیره شـدم
و به فکر فرو رفتم به فکری عمـیق که این داستان از کی شروع شـد؟
درست هشت سالِ پیش دقـیقاً چنین روزی بود با صدای زنگ هشـدار گوشیم، چشمهام
رو به سختی باز کردم و با بیحالی از روی تخت بلند شـدم همـینطور که با خـودم
حرف مـیزدم که چرا دیشبُ زودتر نخـوابیـدم؛ به سمت دستشویی به راه افتادم، که
ناگـهان با سر تـوی..
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید