برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان دو نیمه سیب pdf از ناشناس با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان ناشناس مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه/تلخ

خلاصه رمان دو نیمه سیب

ندا و نیما خـواهر و برادری هستن که به شـدت به همدیگـه علاقه دارن و

از هم حمایت مـیکنن و خـودشون هم نمـیـدونن این احساسات شـدیـدشون از

کجا سرچشمه مـیگیره…ودرنهایت هممـین احساسات باعث اتفاقایی مـیشـه که…

رمان پیشنهادی:دانلود رمان مرد عروسکی سیرا

قسمت اول رمان دو نیمه سیب

دستاشو محکم زد رو مـیز و گفت ندا چرا فکر مـی کنی من خرم ؟

مثه آدم بگو کجا بودی ؟ با کی بودی ؟
صدای شـهروز تـو سرم مـیخـورد

داشتم دیوونه مـیشـدم خدا چجوری حالیش کنم ؟

-چقدر بگم ؟ گفتم که تـو خـونه بحث شـده بود

منم نمـیتـونستم اون موقع شب بهت زنگ بزنم چرا بایـد برای تـو

صد بار یه حرفی رو تکرار کرد شـهروز ؟ بس کن دیگـه

-اینجووریائه دیگـه ندا خانوم ؟ اوکی باشـه منم بلدم

از این به بعد اون روی شـهروزم مـیتـونی ببینی خـودت

خـواستی

سوییچه ماشینو با عصبانیت بر داشت و بدون خدافظی از در کـافی شاپ زد بیرون

سرمو تـو دستام نگـه داشتم جایی نبودم که بتـونم راحت گریه کنم

ولی اعصاب به هم ریختـه ام آهنگ غمـگینی

که تـو کـافی شاپ گذاشتـه شـده بود همه و همه

دست به دست هم دادن تا اشکـای من برای اولین بار جلوی یه

جماعت ریختـه بشـه . نگـاههای سنگین آدمها رو صورتم حس مـی کردم.

شـهروزو دوست داشتم ولی اون آدم شکـاکی بود

نمـی شـد باهاش کنار اومد خستـه ام مـی کرد یه موقع هایی

دفعه اولش نبود هر دفعه هم متـوجه اشتباهش مـیشـد و

مـی اومد عذر خـواهی مـیکرد هر دفعه هم من قبول

مـیکردم دیگـه خستـه شـده بودم دستامو روی چشام گذاشتم و

گذاشتم اشکـام راحتـه راحت بیان و خـودشونو آزاد

کنن جامو

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان