برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان زندگی دخترونه من pdf از عاطفه ثابت قدم با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان عاطفه ثابت قدم مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه

خلاصه رمان زندگی دخترونه من

یه پسری که تنهاست پره غمه کسی دوستش نداره هیچ دوستی نداره پیک یه رستـورانه ….

همه چیزازاونجایی شروع مـیشـه که صاحب رستـورانه که یه مرد۲۹ساله مغروروصدالبتـه

ازسنگ ازش مـیخـوادبره ازمایش بده.. چه ازمایشی؟امـیرعلی داستان مایه مـیترسه ازجواب

ازمایشش که مباداصاحب کـارش بفهمه…ولی بااون ازمایش زندگیش عوض مـیشـه

عشق روتجربه مـیکنه پابه دنیای دخترانه ای مـیزاره که ازاینده اش خبری نداره…

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان زاده عمارت تاریکی

قسمت اول رمان زندگی دخترونه من

سرم پایین بودداشتم مسیرخـونه روپیاده مـیرفتم بوي گنداشغالاحالموبدمـیکرد.

چرامن عادت نکردم به این ها

سرمو به بلندکردم به کوچه تنگ وخـونه هاي قدیمـی خـودمون نگـاه کردم

خـونه ماتـوپایین ترین شـهرتـهران بود همـین که تـوفکربودم

رسیـدم جلودرخـونه دست کردم تـوجیبموکلیـدوبرداشتم ودربازکردم

همـین که پاگذاشتم تـوخـونه

مامانو دیـدم که تـوحیاط لباس مـیشست چشم هاموباغم فراوان بستم خدایاچراماپول نداریم

که یه ماشین لباس شویی بخریم

باصداي مامان چشم هاموبازکردم جوابوسلامشودادم

ورفتم طرفش نشستم جلوتشت لباس ها

قوربونت بشم تـوچرالباس هاي منو

مـیشوري مـگـه من مردم

وامادرتـومـیري سرکـارخـونه اي که بشوري؟من که کـاري ندارم مـیشورم

فداتشم

پاشو پاشوبریم داخل غذاتـوبدم باباتم دیرکرد

مهدي کجاست صداش نمـیاد

مادرخستـه بودبچم انرژیش تـومدرسه مـیره ساعت۹که مـیشـه غذاشومـیخـوره ومـیخـوابه

همونطورکه به طرف پله هامـیرفتیم گفتم

مامان تاشماغذاروگرم کنی من دست هاموبشورموبیام

باشـه مادر

دست هاموشستم رفتم سرسفره نشستم نگـاهی به غذاي جلوم کردم

ویه اه کشیـدم ازتـه دلم

پسرم دوست نداري؟

برم یه چیزدیگـه درست کنم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان