برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان لحظه های بی تبسم pdf از shaghayegh79 با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان shaghayegh79 مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه/تراژدی/اجتماعی
خلاصه رمان لحظه های بی تبسم
تبسم دختریست که غافل از افکـار دسیسه چینی که پیرامونش وجود دارد، برگزیـده مـیشود
تا بازیچه سرنوشت شود؛ تا اینکه زمانی مـیرسد که تبسم
بین دوراهی عقل و احساس سردرگم مـیشود..
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان نت موسیقـی عشق
قسمت اول رمان لحظه های بی تبسم
پارتی از آینده
به من نگو رفیق. تـو از صدتا دشمن، دشمن تری برام .
تیرداد! به حرفم گوش بده. مجبور شـدم لعنتی، مجبور .
از شـدت عصبانیت، نفسهایش تند شـده بود و قفسه ی سـینهاش، مدام باال و پایین مـیرفت از .
پیشانیاش قطره قطره عرق مـیریخت و گونههایش همچون گلولههای آتشین شـده بودند. با چشمان
به خـون نشستـه به فرد روبرویش خیره شـد .
خفه شو! هیچی نگو پست فطرت. من فکر مـیكردم رفیقمـی، داداشمـی ولی اشتباه كردم. پ از شت نه،
از جلو بهم خنجر زدی نامرد .
فایـده نداشت. هر چه تالش مـیكرد تا بی تقصیریاش را اثبات كند، فایـده نداشت .
نفس عمـیقـی كشیـد تا كلمات را پیـدا كند اما موفق نشـد. ترسیـده بود! مرد بود از اما شـدت تر س،
دستانش مـیلرزیـد و نفسهایش به شماره افتاده بود
من كاری نکردم. یعنی آسیبی نرسوند بهش. چرا…
دیگـه چیکـار مـیخـواستی كنی؟ هان؟
طاقتش لبریز شـد و سمتش حمله ك رد. مشت محکمـی به صورتش زد و او را هل داد. برای اولین ارب
بود كه باهم گـالویز مـیشـدند! دخترک ترسیـده و گیج شـده، تنها تماشایشان مـی كرد. نمـیـدانست چه
كار كند. كسی آن اطراف نبود. تا به خـود آمد، جسم غرق شـده در خـون یکی از آن دو را دیـد. باورش
نمـیشـد… این امکـان نداشت !
آرام چشمانش را گشود .
ساعت دیواری اتاقش، پنج صبح را نشان مـیـداد. عرق كرده بود و موهای لـختش به ..
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید