برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان شیرینی گناه pdf از جاودانه ماه با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و جPDF

  نویسنده این رمان جاودانه ماه مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه/اجتماعی

خلاصه رمان شیرینی گناه

در مورد دختری که به خاطر فقر و از دست دادن خانوادش و برای درمان بیماری برادرش مجبور مـیشـه

کـار پیـدا کنه که بعد از چند روز دوندگی پسری بهش پیشنهاد مـیـده که با اون باشـه در عوض خرج بیمارستان

رو بده اما درست در همون شب …

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان طوفان دیگر

قسمت اول رمان شیرینی گناه

خستـه از رفتن به این شرکت و اون شرکت، خیس از بارونی که به بدنم شالق وار ضربه مـیزد تـو خیابون راه مـی

رفتم و تـو ذهنم صدای برادر کوچکیم بود که دیشب بهش قول اسباببازی داده بودم!

تـو خیابون پر از آب با نا امـیـدی قدم مـیزدم و به مردمـی که هر کدوم برای کـاری پرسه مـیزدن نگـاه مـیکردم؛

چشمم به هر کدومشون مـیافتاد به این فکر مـیکردم که اونا هم مثل من درد دارن؟ دغدغشون نداشتن پول

خریـد اسباب بازیه؟ یا خریـدن نون؟

سرمو بلند کردم: خدایا تـوهم داری مـیبینی؟

به ماشینهای مدل باالیی نگـاه مـیکردم که دست یه عده جوون بود و کورس مـیگذاشتن، و آیا اینا هم دردِ

نداری کشیـدن؟

وقتی رسیـدم در خـونه به رنگ آبی زشتش نگـاهی کردم و بعد کلیـد انداختم و در رو باز کردم. کلیـد! هه… با لگد

هم باز مـیشـد! لگد چرا؟ از دیوارم مـیشـد پریـد داخل!

وارد حیاط شـدم، آرشا بدو بدو با اون دستـهای کوچیکش اومد طرفم و با صدای بانمکی گفت: آبجی اسباب

بازیام کو؟

بغلش کردم: اسباب بازیها رو دادم به یه بچه تـو خیابون بازی کنه اخه داشت گریه مـیکرد. قرار شـده فردا واست

بیارتشون.

آرشا: باشـه فقط گفتی که اونا مال آرشا خانِ، خرابشون نکنه یه وقت!

لپشو کشیـدم: اره فسقلی بدو برو تـو خیس…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان