برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان خدمتکـار من pdf از فاطمه۲۰۰۰ با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان فاطمه۲۰۰۰ مـیباشـد

موضوع رمان:خدمتکـاری/عاشقانه

خلاصه رمان خدمتکـار من

داستان راجب یه دختره که خانوادشو تـو بچگی از دست مـیـده و مـیره پیش عموش تا زندگی کنه

ولی چون خانواده ی عموش اذیتش مـیکردن از خـونه ی عموش فرار مـیکنه و

برای اینکه بتـونه زندگی کنه مـیره خـونه ی این و اون کـار مـیکنه تا اینکه صاحاب خـونه اش تصمـیم مـیگیره که

خـونشو خراب کنه واز اول بسازه و دختر داستان بایـد از اون خـونه مـیرفت ولی کجا؟

تا اینکه تـوسط یکی از دوستاش کـاری بهش پیشنهاد مـیشـه که بره خدمتکـار

یه خـونه ی بزرگ بشـه و همونجا هم زندگی کنه در اونجا

با پسری مغرور آشنا مـیشـه که سرنوشتش عوض مـیشـه ….

رمان پیشنهادی:دانلود رمان اربابی در ایران قدیم مسیحه زادخـو

قسمت اول رمان خدمتکـار من

نگـاهش را به چشم های خیس و اشک بارخـواهرش دوخت

طاقت دیـدنِ این چشم های خیس را نداشت

دلش طاقت نیاورد و دست های خـواهرش رادر دست گرفت

نگـاهِ طوسی و مغمومش را در نگـاهِ سبز

و خیسِ خـواهرش دوخت آرام و بالحنِ کشـداری گفت:

_گــــــریه نکن رهــــــــــا این آخریشــــــه قول مـیـــدم بعد از این یــــکی دیگـه نخــورم

باشـه

رهــــا؟

رها باصدایی که بابغض و ناراحتی همراه بود گفت:

_ولی آخه

رهام انگشت اشاره اش را روی لب های رها گذاشت و باصدای آرامـی گفت:

_هیـــــــش گفتم که آخریشـه!

وبدون این که اجازه ی حرکتی به او بدهد مایعات درون جام را همان طور که نگـاهش را

به آیـدا دوختـه بودیک نفس سر کشیـد

آیـدا که نگـاهش را به رهام دوختـه بود با دیـدن نگـاه رهام به خـود با ناز لبخندی زدو به

او چشمکی تحویل

داد و درخـواست امـیر پسری که کنارش بود را برای رقص

پذیرفت و باهم به جمع رقصندگـان

پیوستند

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان