برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان تمام تـو pdf از نازنین اسماعیلی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و جPDF
نویسنده این رمان نازنین اسماعیلی مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه/اربابی/انتقامـی/اجباری
خلاصه رمان تمام تـو
عالیه بدلیل قتلی که برادرش کهزاد ناخـواستـه انجام مـیـده به خـونبسی کـاووس درمـیاد
مردی که آوازه ذات پلیـدش در تمام آبادی پیچیـده در این بینابین با دیـدن آمـین مردی
با چشمانی زمردی و خان بالا شیفتـه او مـیشود و …
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان ناخـواستـه های به رنگ اجبار
قسمت اول رمان تمام تـو
دست مردانه کلفت سبزه رنگش را دور مچم پیچیـده بود و مرا دنبال خـودش مـیکشیـد
با پا لگدی نثار ساق پایش کردم که دستم را رها کرد و روی سنگ ریزهها ولو شـدم
پدرم چنگی به موهای ذغالی رنگم، که باد در هوا پراکندهاش کرده بود زد و مرا از روی زم ین جدا کرد
در همان حال ناله کنان به پا ی پدرم چنگ زدم -بابا التماست مـیکنم این کـارو با زندگیم نکن!
به چشم های مرداب بستـه ام زل زد دندان روی هم ساییـد، دستش باالا رفت و من چشم بستم از سوتی که
درون گوشم پیچیـد، صدای گریه های مادرم را نشنیـدم تنها سوختم از سیلی که داغ یاش روی گوشم نشست
آخرین صدای مادرم که در نالههایش جا گی ر شـده بود را هم از من گرفتند
درمانده وسط حیات حوض دار خانمان نگـاهی به خشم گره خـورده مـیان دو ابروی پدرم و نگـاهی به پنجره
کوتاه اتاق خـوابم انداختم..
یاد خندهها و ناز و کرشمه ای که در این خانه به پا کردم به خیر!
گلوله های درشت اشک، گونهام را پوشانده بود و من بیتاب دست به سمت مادرم دراز کردم.
مادرم با درد قدمـی به سمتم برداشت که پدرم همان موقع چنگش را به بازویم انداخت و مرا کشیـد.
پوزخند شر یف روی لب، تار و پود احساسات دخترانه…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید