برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان نازنین pdf از دل آرا دشت بهشت با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان دل آرا دشت بهشت مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان نازنین
سارا دختر جوانی است که با فهمـیـدن رازی در مورد برادرانش ، زندگی اش دستخـوش
تغییراتی جدی مـی شود تماس ها و پیام های مشکوکی از طرف …
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان همجنس من دل آرا دشت بهشت
قسمت اول نازنین
به زور از جام بلند شـدم درستـه سرم درد مـیکرد وهمچنان
خستـه بودم اما لذت اینکه از فردا تا آخر تابستـون درس
تعطیله،خستگیمو از یادم مـیبرد لباسامو عوض کردم واز
اتاقم اومدم بیرون هنوز آریا نیومده بود آرش وبابا رفتـه
بودن فرودگـاه دنبالش
به همه سالم کردم وبه ستـون اول راه پله ها تکیه دادم ونظاره گر
کـارهای مامانم شـدم اونقد مشغول خـودش بود که
اصال منو ندیـد وهمچنان بلند صدا مـیکرد:سارا سارا
به زور صدامو در آوردم:اینجام چیه؟
وبعلت اینکه بی هدف صدام مـیکرد دوباره مشغول کـار شـد
من هم خـودم رو مشغول کمک کردم مامانم از اون دستـه
زنهایی نیست که پاروپا بندازه ودستـور بده کدبانوییه واسه خـودش
بابام هم بهش افتخار مـیکنه،اونروز هم مثل بقـیه
مراسمها ازخدمتکـار خبری نبود وخـودمون با همکـاری فامـیل
مراسمو روبراه کردیم ساعت حدودا ۸ شب بود که بابا
زنگ زد گفت یه ربع دیگـه خـونه ان
البتـه الزم بذکره که مراسم فقط واسه آریا نبود
یه جورایی سور سرکـار رفتن هر سه اونها بود*
زنگ در بصدا دراومد مامان ظرف اسفند رو کنار راه پله
گذاشت ودر رو باز کرد آریا زیبا تر از همـیشـه شـده بود با
متانت به طرف مامان اومد واونو در آغوش گرفت نازی
دختر خاله ام سرشو آورد کنار گوشم:کـاش من االن جای
مامانت بودم ودوتایی باهم زدیم زیر خنده من عقب تر از
همه ایستاده بودم آریا با همه سالم واحوالپرسی کردو
روبروی من قرار…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید