برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان سیاه روشن pdf از پ.زرين با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان پ.زرين مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه

خلاصه رمان سیاه روشن

اگر دوستم داری تمام و کمال دوستم بدار

نه زیرخطی از سایه روشن … اگر دوستم داریوسیاه و سفیـدم را دوستم بدار و

خاکستری و سبز و طلایی.و درهم روز دوستم بدار.شب دوستم بدار

و در بامداد با پنجرهای باز !

اگر دوستم داری، مرا تکه تکه نکن …

تمام و کمال دوستم بدار … یا اصلا دوستم ندار …!!!

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان خدمتکـار هات من

قسمت اول رمان سیاه روشن

اَه،لعنتي االن وقت پنچرشـدن بودانگـارمن اصال امروز رو

مود شانس نيستم اين ازتصادفي که همکـارگرام شـهره جون

انجام دادن وماشين نوام روداغون کرد اينم ازاالن که

تـواين بارون اين ماشين لعنتي بايدپنچربشـه حاال

چيکـارکنم؟حتي يه پالتـويايه چترم همراهم نيست تا االن بگيرم

رو سرم کمترخيس بشم تـو ماشين هم که نميشـه

نشست اومديم تاصبح بارون بند نيومد خدايا

دمت گرم آخه امروزچرابامن لج کردي من نميدونم

همينطورکه غرغرمي کردم وبه زمين وزمان بدوبيراه ميگفتم

ازماشين پياده شـدم خداييش بدجورداشت بارون

ميومد تـوي بهاريه همچين باروني هميشـه بعيد بود منم بخاطره

گرمي هوا يه مانتـوي معمولي تنم بود مطمئن بودم

درعرض چنددقيقه موش آب کشيده ميشم رفتم ازصندوق

ماشين جک وآچاراي مخصوص عوض کردن چرخ

وزاپاس روبرداشتم برام اينجورکـارا آسون بودباباهميشـه

منو مثل يه مرد بارآورده بود براي همين برام هيچ کـاري

سخت نبود کنارچرخ مجبوري زانو زدم من که خيس شـده بودم اين ديگـه مهم نبود اصال

دستام ازسرما کرخ شـده بود واقعا ديگـه حس تـو دستام

نبود کم کم شروع کردم به جايگذاري جک وبازکردن

قالپاق و پيچ چرخ دوتا ازپيچ هارو که بازکردم دستام ديگـه

جون نداشت يه کم »ها« کردم که کمي گرم بشـه

درهمين حين متـوجه ماشيني شـدم که داشت بهم نزديک

ميشـد اين ماشين ازاون ماشيناي جيگري بود که

نگـاهارو ..

 

 

 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان