دانلود رمان عشق کینه ای از فاطمه رحمت زاده مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان عشق کینه ای pdf از فاطمه رحمت زاده مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان فاطمه رحمت زاده مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان عشق کینه ای

سمر که شاهد مرگ مادرش بوده پدرش رو مقصر مـیـدونه، پسر خاله و پسر عموهاش

سعی مـیکنند رابطه اون و پدرش رو خـوب کنند سمر دختر یک خانواده پولداره که پدرش

به دلایلی تصمـیم به ازدواج مجدد مـی‌گیره؛ مادرش طاقت نمـیاره و از دنیا مـی‌ره سمر

که شاهد این اتفاق‌ها بوده از خانواده پدریش کینه به دل مـی‌گیره و در این بین

پسرعمه‌هاش و پسرخاله‌هاش به هر دری مـی‌زنند تا سمر کینه‌اش رو فراموش کنه…

 شنیـدم بابا مـی‌خـواد ازدواج کنه؛ حقـیقت داره؟

اشکم رو پاک کردم و با صدای که از بغض مـی‌لرزیـد گفتم:  آره نفسم

تـو چشم‌هام زول زد و با خشم گفت:  دیگـه بابا رو دوست ندارم نالیـدم:  سمر این‌طوری نگو

پتـو رو دور خـودم پیچیـدم و چشمم به در بود؛ هر لحظه با خـودم مـی‌گفتم مهران…

رمان پیشنهادی:دانلود رمان خط و نشان مسیحه زادخـو

قسمت اول رمان عشق کینه ای

با نور خـورشیـد که به چشم‌هام خـورد چشم‌هام رو باز کردم؛ آهستـه

از بغلم مامان بیرون اومدم و از تخت پایین رفتم….

روبه روی مـیز آرایش مامان ایستادم؛ رژلب قرمزش رو برداشتم و روی لب‌هام کشیـدم

 خیلی آهستـه در کمدش رو باز کردم و دستی به لباس‌ها کشیـدم.

دوست دارم هرچه زودتر بزرگ‌شم تا بتـونم مثل مامان از این لباس‌های بلند و خـوشگل بپوشم.

در اتاق که زده شـد؛ خـودم رو پشت کمد پنهان کردم و ماری رو دیـدم که بالاسر مادرم ایستاده:خانم لطفا بیـدار‌شین.

دو بار حرفش رو تکرار کرد ولی مامانم بیـدار نشـد؛ (از ترس تمام بدم سرد شـد؛ به شـدتت نگران

مادرم شـدم) ماری وآی خدایی گفت و از اتاق بیرون رفت و چند دقـیقه بعد همراه پدر و پدربزرگم برگشت…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان