برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان ماریا pdf از مریم نامنی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان مریم نامنی مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه

خلاصه رمان ماریا

داستان درباره یه دختر به اسم ماریاست که یه خـواهر دوقلو داشتـه اما تـو ۱۲ سالگی گم مـیشـه و

گدا مـیشـه تا اینکه یه پسر اونو مـیخره و.‌

این اثر و تمامـی شخصیت‌ها ساختـه و پرداختـه‌ی ذهن نویسنده مـی‌باشند

هر گونه شباهت به افراد یا وقایع مشابه تصادفی مـی‌باشـد ..

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان شاه فصل

قسمت اول رمان ماریا

با حال خراب به اونطرف خیابون نگـاه مـیکنم بچه ها نفس نفس زنان بهم نگـاه مـی کنن و کسب

تکلیف

خشکم زده بود دیگـه رمقـی تـو این پاهای وامونده نبود

با این کفشای پاره که هر بار با این اتفاقا ب یشتر جرواجر مـیشـد

مجیـد از اونطرف اومد سمتم در حال ی که اسفند دود کن دستش بود:

ماریا؟جمع کنیم؟؟؟

پ ن پ وایسا باز ب یان سرمون خراب شن.

امروز که اصغر گفت مامور باز ی نیست.

اون نمک نشناس ک ی خی رش به ما رسیـده

هوووفی کشیـدمو گوش ی ساده ی دربو داغونمو از جیب شی ش جی بم درآوردم

ساعت ۶ بود.

رو به مجیـد :

بگو جمع کنن برمـیگردیم.

مجیـد سر به زی ر برگشت سمت بچه ها و دو قدمـی به جلو رفتـو داد زد:

جمش کنیـد.. خانم م یگـه بریم.

پوزخندی به کلمه خانم مـیزنم. این خانم که جاش ۱۲ ساله تـو گدا گودوالی باالشـهره. درست از ۱۲

سالگی.

با مج یـد و بقـیه رفتیم تـو خرابه ای که اصغر باهزارتا منت برامون سرپا کرده بود.یه خرابه که همـیشـه

بوی گند فاضالب مـیـداد.

عطیه با آفتابه از دستشویی زد بیرون و گفت:

ارازل باز برگشتن؟

امرو روز ما نی. دو دفعه نزدیک بود گی ر بیوفتیم سر چار راه باال..

ِن ک..

پ اون اصغر کپک گف ام

اون آشغال …

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان