معرفی و دانلود رمان پرستار عاشق از کوثر بیات pdf بدون سانسور

دانلود رمان پرستار عاشق از کوثر بیات با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

دختری آرام و پاک از جنس نسیم، پسری زخم خورده از جنس تنفر و غرور، عشقی که قلب دو فرد متفاوت را بهم پیوند زد، اما دست سرنوشت انگار تازه داشت سختی هایش را به روی آنها می آورد….

خلاصه رمان پرستار عاشق

“از زبان کامیار” اشکاش شروع به ریختن کردن، یه نگاه خیلی کوتاه اما وحشیانه و پر از نفرت بهم انداخت و رفت به سمت مبل رفتم نشستم اما فکرم همش پیش نسترن بود شاید زود قضاوت کردم و تو حرفام خیلی زیاده روی کردم، دلم یه جوری شد !! نتونستم طاقت بیارم و به سمت حیاط راه افتادم. همه مشغول صحبت بودن و کسی متوجه من نبود، وسط حیاط یه تاب بزرگ داشتن که نسترن روش نشسته بود و از تکون خوردن شونه هاش مشخص بود که داره گریه میکنه به سمت تاب رفتم و کنارش نشستم هیچ واکنشی نشون نداد و به هق هقش ادامه داد، دلم نمیخواست گریه کنه رو کردم بهش و گفتم،

من: میدونم زیاده روی کردم لطفا گریه نکن معذرت میخوام. سکوت… من: نسبت به زن ها دید بدی دارم برای همین از همه کارهاشون ایراد میگیرم. بازم سکوت… من: نسترن لطفا گریه نکن خانمی. لحنم ملایم شده بود! بعد از مدت ها، اولین باری بود که داشتم با لطافت و مهربونی حرف میزدم اولین بار بود که بهش میگفتم نسترن!! نسترن: نسترن خانم. من: خیلی خب نسترن خانم گریه نکن معذرت میخوام درکم کن که بد ببین هستم. نسترن: اشکال نداره. دستم رو بردم اشکاشو پاک کنم که سرشو عقب کشیدو گفت: نسترن: چیکار میکنی دست نزن. من: باشه باشه. چند لحظه سکوت بینمون برقرار شد،

دلم گرفته بود نمیدونم چرا اما نسبت به نسترن حس متفاوت داشتم و از این حس می ترسیدم یه دفعه شروع کردم به حرف زدن! من: نفرت من از زنها از ۴ سال پیش شروع شد، دخترخالم غزاله ۱۸ سالش بود یه دختر پر شور و شوق و شیطون که از کلکل با پسرا خوشش میومد من زیاد با غزاله صمیمی نبودم تا اینکه، بعد از تموم شدن سربازیم مامانم تصمیم گرفت که واسم زن بگیره و بهم غزاله رو پیشنهاد داد، تا اون لحظه به غزاله فکر نکرده بودم و واکنش تندی به مامان نشون دادم و گفتم من نمیخوام ازدواج کنم درضمن دارم درسم رو ادامه میدم مامان اما مرغش یه پا داشت، گفت که فکر کنم روش…

معرفی و دانلود رمان پرستار عاشق از کوثر بیات pdf بدون سانسور