خلاصه کتاب
آیه، دختر نوجوانی که با یک حادثه، همه چیزش را باخت. هیچکس حرفی نزد. سکوت، سنگینتر از درد بود. او وارد بازیای شد که پر از دروغ بود. اما حالا، در آستانهی عاشقی ایستاده. و صدایی در دلش میپرسد: آیا مادران این سرزمین به پسرانشان یاد دادهاند زن را همانگونه که هست، دوست بدارند؟