خلاصه کتاب
در خانهای که آذین در آن بزرگ شده، همیشه چیزهایی نادیده ماندهاند؛ حرفهایی که گفته نشده و حقیقتهایی که پنهان ماندهاند. حالا که او تصمیم به جدایی و استقلال گرفته، مردی با کینهای قدیمی از خانوادهاش وارد زندگیاش میشود. این برخورد، پرده از رازهایی برمیدارد که آذین را با چهرهی واقعی گذشتهاش روبهرو میکند.