خلاصه کتاب
تصویرش در اخبار مثل ضربهای بود به قلبم. دختری که از اعتماد، امنیت و آرامش محروم شده بود. من، با گذشتهای تاریک و مأموریتهایی که هیچکس نباید بداند، تصمیم گرفتم برای او تغییر کنم. وانمود کردم که مردی معمولیام، اما هر لحظه از روز مراقبش بودم. آیا روزی خواهد فهمید که من کی هستم؟