معرفی و دانلود رمان من توام تو منی (جلد اول) از مهتاب_ع pdf رایگان بدون سانسور
دانلود رمان من توام تو منی (جلد اول) از مهتاب_ع با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
موضوع رمان :
مثل همه رمان ها یه دختر داریم و یه پسر، دخترمون شلخته و بد دهن، پسرمون منحرف و تمیز، حالا چی میشه اگه خدا بزنه پس کله هردوتاشون و روح هاشون باهم عوض بشه؟
خلاصه رمان من توام تو منی
چشم هام می سوخت و از گریه ی زیاد خارش گرفته بود، محکم روی هم فشارشون دادم و وارد کوچه مون شدم، آروم آروم از کنار دیوار می رفتم که یهو یه توپ خورد تو سرم!! تو اون لحظه من:| توپ (من نبودم دستم بود) خدا (در حال خندیدن) بشاشن تو این شانس من! بهش توجهی نکردم و به راهم ادامه دادم، ماشاالله از درو دیوار داره می ریزه برامون .! نگاهی به کوچه کردم که پوزخندی اومد رو صورتم خونه های قدیمی با نماهای آجری که درودیوارهاش داشتن می ریختن! سری تکوم دادم و به راهم ادامه دادم
همونجور که داشتم راه می رفتم یهو پام به جایی گیر کرد و نزدیک بود با مخ برم تو آسفالت و مغزم بپاچه بیرون که تعادلم رو حفظ کردم، برگشتم و با حرص به آسفالت زیر پام نگاه کردم که با دیدن گودال کوچیکی که در اثر کنده شدن آسفالت بوجود اومده بود نفسم رو با حرص بیرون فرستادم و چشمام رو بستم. ماشاالله از بس همسایه ها سبزی و کوفت و زهرمار می شستن آسفالت ها کنده شده بود و یه گودالی رو برای خودش درست کرده بود. بدون شک می تونستم بگم که موقع هایی که بارون میومد اینجا یه
دریاچه تشکیل می شد. سرم رو بلند کردم و به آسمون نگاه کردم، خداروشکری گفتم و دوباره سرم رو انداختم پایین و به راهم ادامه دادم که به در خونه رسیدم کلید رو انداختم تو قفل و همین که رفتم کلید رو بچرخونم تا در رو باز کنم، در روبرویی باز شد.! اینو دیگه کجای دلم بذارم؟؟ خواستم سریع کلید رو بچرخونم و برم تو خونه و نادیدش بگیرم، اما با شنیدن صدای قیژ در و عصاش دستم رو بلند کردم و چشم هام رو فشار دادم. آروم برگشتم سمتش که همون موقع خانم جولایی با کمری خم شده بیرون اومد…